آسیب‌شناسی و آفت زدایی از مراسم عزاداری (قسمت دوم)


آسیب‌شناسی و آفت زدایی از مراسم عزاداری 

                                      
                                     
سخنرانی  سید احمد خاتمی (قسمت دوم)
2. غلو
آسیب دیگر  طرح مسائل غلوآمیز در عزاداریهاست حسین اللهى شدن! زینب اللهى شدن! و از این رهگذر خودرا مقدس جلوه دادن . قرآن کریم از غلو نهى مى‏کند. یا اهل الکتاب لا تغلوا فى دینکم و لا تقولوا على الله الا الحق.(26) اى اهل کتاب غلو در دین نکنید و بر خدا جزحق نگوئید. قل یااهل الکتاب لا تغلوا فى دینکم.(27) اى اهل کتاب در دینتان غلو نکنید. پیامبر (ص) فرمود: ایاکم و الغلو فى الدین فانما هلک من کان قبلکم بالغلو فى الدین.(28) از غلو در دین بپرهیزیدگذشتگان شما با غلو در دین هلاک شدند. امامان ما شدیدترین برخورد را با غلات داشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اللهم انى برى‏ء من الغلاه کبراءه عیسى بن مریم من النصارى اللهم اخذلهم ابداً و لاتنتصر منهم احداً.(29) خدایا من از غلات بیزارم همانند بیزارى حضرت عیسى از نصارى خدایا آنها را تا همیشه خوار کن و هیچکدام‏از آنها را یارى مکن. و برخى از غلاتى را که مدعى ربوبیت مولى على(ع) بودند سوزاند.(30) امام صادق(ع) فرمود: احذروا على شبابکم الغلاه لا یفسدوهم فان الغلاه شر خلق الله یصغرون عظمه الله ویدع ون الربوبیه لعبادالله والله ان الغلاه اشر من الیهود و النصارى و المجوس و الذین اشرکوا.(31) از جوانان خود از شر غلات برحذر باشید مباد آنها را فاسد کنند همانند غلات بدترین بندگان خدا هستندعظمت خداوند را تحقیر کرد و ادعاى خدائى براى بندگان خدا دارند بخدا قسم غلات بدتر از یهود و نصارى ومجوس و مشرکان هستند. امام رضا(ع) فرمود: لعن الله الغلاه... لا تقاعدوهم و لا تصادقوهم و ابرأء منهم برئ الله منهم.(32) خدا غلات را لعنت کند... همنشین اینها نشوید طرح دوستى با آنها نریزید همانگونه که خداوند از آنها برائت‏جسته شما هم برائت بجوئید.

در رابطه با غلات چهار کتاب زیرخواندنى است.
1. الجذور التاریخیه و النفسیه للغلو و الغلاه تألیف سامى العزیزى؛
2. شبهه الغلو عنه الشیعه تألیف دکتر عبدالرسول غفار؛
3. پژوهشى در باره طوایف غلاه تا پایان غیبت صغرى و موضع ائمه در این باره تألیف اسکندر اسفندیارى؛
4. غالیان کاوشى در جریانها و بر آیندها تألیف نعمت الله صفرى فروشانى.

با این همه انزجارى که ما از اهل بیت(ع) از غلات مى‏بینیم متأسفانه مى‏بینیم که همچنان در برخى از عزاداریها بازنمونه‏هایى از غلو مطرح مى‏شود که تأثیر فراوانى در تخریب چهره ائمه(ع) داشته ودارد و سبب مى‏شود چهره شیعه‏که پیوسته چهره‏اى دین مدار منطقى بوده، چهره‏اى تحریف شده و نادرست معرفى گردد.

3. دروغ‏
عرضه دروغ در این عرصه‏ها آفت دیگر این مجالس است ما معتقد نیستیم که هدف وسیله راتوجه کنندچون هدف مقدس است پس از دروغ استفاده شود. این دردى است که صد سال قبل مرحوم محدث نورى در لؤلؤومرجان از آن نالیده و به نحو مبسوط در نکوهش دروغ و دروغگویى در عزاها سخن گفته‏اند و نمونه‌هایى هم آورده‏اندشهید مطهرى در باره این کتاب مى‏گوید که من خیال نمى‏کنم در هیچ کتابى در باره دروغ به طور کلى به اندازه‏اى که دراین کتاب بحث شده است بحث شده باشد چنین کتابى شاید در دنبا وجود نداشته باشد.(33)

 

نقل چند نکته در اینجا گفتنى است:
1. برخى مطالبى که در رابطه با سالار شهیدان گفته مى‏شود دروغ بودنش بیّن است مثل آنکه گفته مى‏شود طول‏نیزه سنان 60 ذراع بوده و از بهشت آمده و یا عدد کسانی که با امام حسین جنگیدند 000/600 نفر سواره بودند، یک‏میلیون پیاده! و یا 000/800 نفر امام حسین 000/300 نفر آنها را کشت! حضرت عباس 000/ 25 نفر آنها را در حالى‏که نص تاریخى مورد اعتماد مى‏گوید عدد لشکر یزید 000/30 یا 000/80 یا 000/100 بیشتر نبوده است و عدد کسانی که سید الشهدا کشته 1800 نفر بوده‏اند... برخى مطالب است که دروغ بودنش بین نیست ما باید در برابرمطالب دروغ بیّن موضع داشته باشیم اما دروغ غیر بین را باید تأمل کرد.

2. باید توجه داشت پرورش روضه یعنى متن را محور قراردادن و همان را توضیح دادن دروغ نیست آنچنانکه‏زبان حال هم اگر وهن‏آمیز نباشد دروغ نیست.
3. ملاک صحت و سقم و راست و دروغ بودن هم تنها منابع معروف نیست چه بسا مطلبى که در منابع دست‏دوم هست و صادق است و چه بسا مطلبى که در منابع دست دوم هست و صادق است و چه بسا مطلبى که درمنابع‏دست اول هست و دروغ است بهر حال دروغ از آفات همیشه مجالس عزا بوده است لیکن حرف این است فراوانندکسانیکه مى‏خواهند روضه درست بخوانند ولیکن منبع مورد اعتماد ندارد منابعى مثل نفس المهموم، لهوف و...بخشى از روضه‏هاى راست است نه همه آنها.

در اینجا، جا دارد که از حوزه‏هاى علمیه گله کنیم که آیا این همه که از روضه‏هاى دروغ مى‏نالید آیا گامى درجهت تدوین روضه‏هاى درست برداشته‏اید؟ سوگوارانه بایدگفت نه فراوانند جوانهاى متدین مى‏گویند ما مى‏خواهیم ‏روضه درست و صحیح بخوانیم شما کتاب به ما معرفى کنید ولى متأسفانه کار نشده است. به هر حال دروغ همیشه حرام است بویژه آنجا که با آن مقدسات هتک شود. مسوغات کذب در فقه ما روشن‏است: یکى در مقام ضرورت است الدین اکره و قلبه مطمئن بالایمان و دیگر جهت اصلاح بین مردم المصلح لیس‏بکذاب. هیچ نداریم که گریاندن مردم براى اهل بیت(ع) هم از مسوغات کذب است!

4. مطالب ذلت آمیز
طرح مطالب ذلت‏آمیز، تعبیرهایى همچون زینب مضطرو... امام زین العابدین بیمار و... که ذلت از ساحت‏مقدس اهل بیت(ع) بدور است. که: و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین(34) حسینى که نه تنها خودش نماد عزت است حتى به بازماندگان خویش هم تأکید بر حفظ عزت دارد: یا اخیه انى‏اقسمت علیک فابرئ قسمى لا تشفّى على حبیبا و لا تخمشى على وجهاً و لا تدعى علىّ بالویل و الثبور اذا اناهلکت.(35) خواهرم ترا قسم مى‏دهم که پس از من گریبان چاک مزن سیلى بر صورت مزن و بر من واژه‏هاى واى ونابودى را به کار مبر.آنوقت با اینهمه تأکید کسى بیاید بگوید:پس ازآنکه عبیدالله بن زیاد عمر بن سعد را به سوى امام حسین فرستاد تا باآن حضرت بجنگد _ چون انبوه‏سپاهیان عمر سعد را دید و فهمید که با یاران اندکش توان مقابله با آنها را ندارد _ به عمربن سعد گفت یکى از سه‏پیشنهاد مرا بپذیر:
1. رهایم کن از همان راهى که آمدم برگردم!
2. یا بگذار بروم به مرز و سر حدات ترک و با آن‏ها بجنگم!
3. و یا مرا پیش یزید ببر تا دستم را در دست او بگذارم و با او بیعت کنم تا او خودش در باره من حکم کند!

عمر بن سعد این سه پیشنهاد را از طرف حسین(ع) به ابن زیاد گزارش داد اما ابن زیاد هیچکدام را قبول نکرد وبه عمر سعد نوشت حسین بیش از این دو راه ندارد یا باید زیر فرمان من در آید و به حکم من تسلیم شود و یا کشته‏شود!
این قطعاً دروغ است ذلت است و با ساحت مقدس سید الشهدا(ع) سازگارى ندارد گرچه آن را ابن قتیبه دینورى، ابوالفرج اصفهانى، ابن عساکر دمشقى ابن اثیر جزرى ومانند آنها نقل کرده‏اند.

5. طرح سست معارف اسلامى‏
مطرح کردن سست معارف اسلامى و ورود خواب در عرصه معارف و یا ملاقاتهاى دروغین. اعتقادى که باخواب درست شود با خواب هم مى‏رود. در کجاى معارف اسلامى داریم که اهل بیت(ع) کسى را با خواب و رؤیاهدایت کرده باشند، در کجاى سیره اهل بیت ملاقات با ولى الله الاعظم به این ابتذالى درآمده است که هم اینک درکتابها نوشته و در جلسات گفته مى‏شود. آقائى در کتابش مى‏نویسد: عیال اینجانب مکرر شرفیاب حضور امام زمان‏رسیده! و یا آدرس امام زمان_ عج _ این است!! اینها نه تنها خدمت به امام زمان_ عج _ نیست بلکه ضربه به این اعتقادمقدس است که بیش از 350 آیه قرآن تأویل به آن شده و دهها دلیل محکم و متقن دارد. مرحوم علامه سید مهدى‏بحرالعلوم که ازاعاظم علماى امامیه است مى‏گوید در زمان غیبت کبرى براى بعضى از حاملین اسرار و علماى ابرارتوفیق تشرف حاصل و به دیدار امام نائل مى‏شوند ولى چون مأمور به کتمان دیدارند حکم خدا را در پوشش اجماع‏ابراز مى‏دارند.(36) شیخ انصارى این نظر را پذیرفته و فرموده، در غایت ندرت است(37) حصول آن را براى او حدى من العلما قبول‏کرده است.(38) آیت‌الله العظمى وحید خراسانى بارها فرمودند ملاقات در غیبت کبرى به دو صورت واقع مى‏شود؛ 1. ملاقات‏در حال اختیار؛ 2. ملاقات در حال اضطرار. ملاقات در حال اختیار منحصر به افرادى نظیر سید بن طاووس است که‏احیاناً امام را دیده و شناخته و از او کسب فیض کرده‏اند اما ملاقات در حال اضطرار مربوط به افرادى است که در حال‏گرفتارى شدید به ذیل عنایت امام توسل مى‏شوند و امام خود یا توسط افرادى که دارند از او دستگیرى مى‏نمایند و نیزفرمودند آنها که در اثر لیاقت و شایستگى به فیض دیدار موفق مى‏شوند به کسى نمى‏گویند.

این مدعیان در طلبش بى خبرانند
آن را که خبر شد خبرى باز نیامد

از مراجع عظام تقلید چنین سؤال شده است:برخى از افراد در جلسات یا عزادارى ادعاى ارتباط با معصومین خصوصاً امام زمان(عج) کرده و بدینوسیله‏ضمن استفاده‏هاى مادى از احساسات دینى مردم سوء استفاده مى‏نمایند و اینگونه مسائل در جلسات مختلف‏خصوصاً مجالس زنانه رو به ازدیاد است با توجه به ادعاى ارتباط با معصومین و واسطه بودن آنان و برخى تبعات‏اخلاقى که موجب سست شدن اعتقادات مردم به مسائل دینى مى‏شود مستدعى است نظر مبارک را در باره شرکت دراین جلسات و هرگونه تقویت وترویج این افراد بیان فرمایید؟

آیت‌الله العظمى صافى چنین پاسخ داده‏اند: ادعاى ارتباط خاص با حضرت حجت عجل الله تعالى فرجه‏الشریف در زمان غیبت دروغ است و شرکت در مجالسى که چنین ادعاها میشود حرام است و مؤمنین باید بى اساس‏بودن چنین ادعا را براى مردم بیان کنند که گمراه نشوند.

آیت‌الله العظمى سیستانى: این افراد دروغگو و دجالند و در صورتیکه امکان هدایت آنها نباشد باید مردم رامتوجه نموده تااز آنان دورى کنند.

آیت‌الله العظمى تبریزى: این مطالب اساس ندارد و تقویت و ترویج این امور موجب وهن مذهب و جایز نیست‏مؤمنین باید با شرکت نکردن در این مجالس و تذکر دادن به افراد کارى کنند که این مجالس از بى رونقى تعطیل شود.(39)

خواب و مکاشفه‏
خواب و مکاشفه براى خود بیننده حجت نیست تا چه رسد دیگران و از خواب بدتر مکاشفاتى است که‏بعضى‏ها مدعى آنند مرحوم ملا احمد نراقى که از اساتید شیخ انصارى است میفرماید بعضى از علماى امامیه قول وفعل معصوم که در خواب صادر شود حجت دانسته‏اند اما اکثریت قریب به اتفاق علماء بر خلاف این قول مشى‏نموده‏اند. درروایت حسنه ابراهیم بن‌هاشم وارد شده که امام صادق(ع) در جواب سائلى که افسانه خواب ابى بن کعب‏سؤال نموده فرمود ان دین الله اعز ان یرى فى النوم. دین خدا عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود. سرانجام مى‏فرماید آنچه مسلم است حجیت کلام معصوم در بیدارى است و وضع عادى نه در خواب و رؤیا وروایات دیگر را هم توجیه کرده و سرانجام قول مشهور _ عدم حجیت _ را پذیرفته است. اینجانب بر این باورم خواب‏شخص معصوم حجت است نیازى نیست که معصوم شاهدى در بیدارى بر آن بیابد زیرا که شیطان را راهى برمعصومین نیست. مرحوم میرزاى قمى نیز در کتاب قوانین مسئله را طرح و حجیت آنرا مردود دانسته است. ممکن است رؤیا صادقه باشد ولى حجت شرعى ندارد. به هر حال ورود خواب، مکاشفات در عرصه معارف اسلامى به عنوان یک مبنا موجب طرح سست  معارف‏اسلامى شده و اگر خواب مقدس شد چون راهى براى اثبات و نفى آن نیست حربه‏اى مى‏شود بدست شیادان که از این‏رهگذر دروغهاى خود را جابیاندازند. در پایان عرض مى‏کنم من منکر برخى از ملاقاتهاى راستین که از ناحیه بزرگان‏بیان مى‏شود و نیز مکاشفات صادقانه نیستم لکن معتقدم که اینها نباید مبنا قرار گیرد.

6- جدایى دین از سیاست‏
جدایى دین از سیاست برخى مى‏خواهند چنین وا نمود کنند که آنها ولایتى‏تر از مسئولان نظامند. درمجالس عزادارى مى‏گویند ما مى‏خواهیم گریه کنیم کارى به سیاست نداریم. در حالى که خود معصومین را ما ساسهالعباد سیاستمداران خلق مى‏خوانیم کان فى بنى اسرائیل یسوسهم انبیاءهم انبیاء سیاستمداران بنى‏اسرائیل بودند.در یک سو لائیک‏ها، سکولارها دم از جدائى دین از سیاست مى‏زنند و از یک سو متحجرین در پى جدائى دین ازسیاست‏اند. و این دو گروه در حقیقت دو تیغه یک قیچى هستند که اسلام ناب محمدى(ص) را قیچى مى‏کنند.

لازم به ذکر است نمى‏گوئیم مجالس مذهبى ما همانند کانونهاى حزبى محل جار و جنجالهاى سیاسى باشد، امااینکه در رابطه با اصل نظام اسلامى بى تفاوت باشند این آسیب جدى است. نظامى که با رنجهاى بسیار بدست آمده‏است. جلسات عزادارى اهل بیت کاملاً سیاسى بود هم تولّى داشت و هم تبرى. در شرایط آنچنانى دیدند تبرى کارسختى بود اما داشتند.

7. اظهار مطالب موهن‏
اظهار مطالب موهن و تحقیر غیر مطلوب اهل بیت تحقیرى که تنها در دربار پادشاهان ظالم پاداش دارد دربارگاه امامان معصوم چیزى جز خوارى نیست بعنوان نمونه.
هر کى مى‏خواد هر چى بگه‏
من سگ کوى زینبم‏
بهشت جاودان ز تو
کران و بیکران ز تو
سلطنت جهان ز تو
من سگ کوى زینبم‏

اهل بیت ذلت را براى پیروانشان نمى‏پسندند: لا ینبغى للمؤمن ان یذل نفسه. سزاوار نیست مؤمن خود را ذلیل‏کند البته تواضع و ابراز محبت به اهل بیت ذلت نیست.
از مراجع عظام تقلید سؤال شده است: برخى مداحان شعراى نامناسب خوانده مانند من حسین اللهى‏ام یاقلاده سگ به گردن انداخته یا صداى سگ در مى‏آورند وظیفه ما در برخورد با این افراد چیست آیت‌الله العظمى‏تبریزى فرمودند: مداحى و خواندن اشعار در مجالس اهل بیت(ع) باید طورى باشد که موجب وهن شیعه نباشد و بهانه‏به دست دشمنان شیعه ندهد در مجالس اهل بیت(ع) باید اشعارى خوانده شود که فضایل آن بزرگواران بیان شود ومصائب و مظلومیت آنها براى مردم گفته شود ائمه از ما نخواسته‏اند که خود را به صورت حیوان در آوریم آنچه که از ماخواسته‏اند این است که مؤمن صالح باشیم و اخلاق ما اخلاقى باشد که از آن بزرگواران رسیده است.(40)

 

اینها برخى آسیب‌هاى محتوایى عزاداریها و اینک مى‏پردازیم به آسیب‌هاى شکلى:
آسیب‌هاى شکلى‏
1. استفاده از موسیقى مبتذل‏
از آسیب‌هاى شکلى عزاداریها، استفاده از موسیقى‏هاى لهوى و حرام در عزاداریهاست. برخى مداحان‏ترانه‏هاى طاغوتى دیروز و یا ترانه‏هاى لس آنجلسى امروز را گوش مى‏دهند آهنگ همان آهنگ است محتوا را عوض‏مى‏کنند این قطعاً حرام است نمى‏توان به بهانه انجام مستحبى مرتکب حرام شد مرحوم شیخ اعظم انصارى مى‏فرمایدالاترى انه لایجوز ادخال السرور فى قلب المؤمن و اجابته بالمحرمات آیا نمى‏بینى که جایز نیست شاد کردن مؤمن واجابت دعوت او با محرمات باشد. اسلامى که مى‏گوید قرآن را حق ندارید با لحن ا هل فسق بخوانید قطعاً این اسلام‏اجازه نمى‏دهد که از آهنگهاى حرام در عزاداری‌ها استفاده شود. نبى اکرم (ص) فرمود: اقرأ و القرآن بالحان العرب و اصواتها و ایاکم و لحون اهل الفسق و اهل الکبائر. (41) قرآن رابا لحن عربى بخوانید و از لحنهاى اهل فسق و گناهان کبیره بپرهیزید. و یا در بعضى عزاداریها دیده مى‏شود بجاى آنکه‏نوحه خوانى شود تنها آهنگ مى‏نوازند و زنجیر مى‏زنند اینها بى‏تردید تحریف عزادارى است و مورد رضاى سالارشهیدان نیست. از مراجع عظام تقلید پرسیده شده است که: استفاده از آلات موسیقى مانند ارگ در مراسم عزادارى‏چطور است؟

مقام معظم رهبرى آیت‌الله العظمى خامنه‏اى فرموده‏اند: استفاده از آلات موسیقى مناسب با عزادارى سالارشهیدان نیست و شایسته است مراسم عزادارى به همان صورت متعارفى که از قدیم متداول بوده برگزار شود.
آیت‌الله العظمى بهجت فرموده‏اند آنچه موجب وهن عزادارى است باید اجتناب شود. استعمال آلات موسیقى‏در عزادارى خالى از اشکال نیست.
آیت‌الله العظمى تبریزى : استفاده از آلات موسیقى در عزادارى حرام است.(42)

2- اکتفا به مداحى‏
اکتفا به مداحى و سینه‏زنى دیگر آسیب مجالس عزادارى است. درست است که این شورها و عشقها وسینه‏زنى‏ها و حالها در نهایت تقویت دین است، ما به سهم خودمان خوشحالیم از اینکه ببینیم بجاى اینکه جوانان درمجالس گناه باشند در این مجالس حضور یابند. لیکن سخن این است که اگر این شورها با شعور گره نخورد، ماندگارنخواهد بود. لیکن متأسفانه در برخى مجالس تنها اکتفا، به مداحى است و این آسیب پذیرى آنگاه عمق بیشترى پیدامى‏کند که ملاحظه کنیم کم کم مجالس فاتحه هم باین سمت و سو مى‏رود که تنها مداح دعوت مى‏کند در حالى که این‏مجالس از فرصتهاى مناسب توجه دادن مردم به دین و قیامت است اهل بیت(ع) مى‏پسندیدند که مجالسى که بنام آنهاشکل مى‏گیرد مجالس محتوائى باشد. حضرت امام صادق(ع) به عبدالله بن حماد بصرى فرمود: بلغنى ان قوماً یأتونه یعنى الحسین من نواحى الکوفه و ناساً غیرهم و نساء، یندبنه و ذلک فى النصف من شعبان‏فمن بین قارء یقرء. _ محتمل است یعنى قرآن مى‏خوانند و محتمل است که کتاب مى‏خوانند _ اخبار مناقب _ و قاص‏یقص و نادب یندب و قائل یقول المراثى فقلت له نعم جعلت فداک قد شهدت بعض ما تصف فقال الحمد الله الذى‏جعل فى الناس من یفد الینا و یمدحنا و یرثى علینا و جعل عدونا من یطعن علیهم من قرابتنا او من غیرهم یهددونهم ویقبحون ما یصنعون.(43) به من گزارش دادند که زن و مرد نیمه شعبان به زیارت امام حسین(ع) مى‏آیند قرآن مى‏خوانند _ کتاب مناقب‏مى‏خوانند قصه‏هاى اهل بیت را مى‏گویند، روضه خوانى و مرثیه سرائى دارند گفتند آرى فدایت شوم در برخى از این‏مراسم من بوده‏ام حضرت فرمود سپاس خداى را که در بین مردم کسانى را قرار داد که ما را مدح مى‏کند براى ما مرثیه‏مى‏خوانند و از دشمنان ما کسانى از نزدیکان و غیر نزدیکان ما کسانى را قرار داد که تهدید کنند آنها را و رفتار زشتشان راتضییع نمایند. شهید مطهرى گوید: معلوم مى‏شود فلسفه این کار گریستن به تهدید دشمن و تقبیح کار آنهاست. مجالس عزادارى در طول تاریخ منشأ روشنگرى ره‏یابى به حقیقت بوده است خطیبان خطابه مى‏خواندند ومرثیه سرایان مرثیه سرائى حداکثر ثوابش ثواب ذکر است پیامبر حلقه علم را بر حلقه ذکر ترجیح داد. در روایتى آمده‏است: و خرج رسول الله(ص) فاذا فى ا لمسجد مجلسان مجلس یتفقهون و مجلس یدعون الله تعالى و یسألونه فقال‏کلا المجلسین الى خیر امّا هؤلاء فیدعون الله و اما هؤلاء فیتعلمون و یفقهون الجاهل هؤلاء افضل بالتعلیم ارسلت ثم‏قعد معهم.(44) پیامبر گرامی (ص) از منزل خارج شد به طرف مسجد آمد دید در مسجد دو مجلس است یک مجلس مجلس آموزش‏دین است و مجلس دیگر مجلس دعا فرمود هر دو مجلس خوب است اینان دعا مى‏کنند و اینان آموزش مى‏بینند وآموزش مى‏دهند اینان افضلند که من براى تعلیم مبعوث شدم آنگاه حضرت در مجلس آموزش دین نشست.

مجالسى که در آن تعلیم و تعلم معارف دینى است بوستانهاى بهشت است: عن رسول الله(ص) اذا امررتم بریاض الجنه فارتعوا قالوا یا رسول الله و ما ریاض الجنه قال حلق الذکر فان لله‏سیارات من الملائکه یطلبون حلق الذکر فاذا اتوا علیهم حفّوا بهم. (45) پیامبر اکرم(ص) فرمود آنگاه که گذر به بوستانهاى بهشت کردید بهره‏مند شوید گفتند اى رسول خدا بوستانهاى‏بهشت کجاست حضرت فرمود حلقه‏هاى یاد خدا همانند خداوند را فرشتگان بسیارى است که به دنبال حلقه‏هاى ذکرخدا مى‏گردند وقتى حلقه ذکر یافتند آنها را احاطه مى‏کنند.

قال بعض العلماء حلق الذکر هى مجالس الحلال و الحرام کیف تشترى و تبیع و تصلى و تصوم و تنکح و تطلق وتحج و اشباه ذلک.(46) بعضى از علماء گفته‏اند حلقه‏هاى ذکر مجالس حلال و حرام است چگونه بخرى چگونه بفروشى نماز بخوانى، روزه بگیرى، نکاح و طلاق داشته باشیم، حج انجام دهى.

اکثر مشتریان مجالس با حال مذهبى را جوانان تشکیل مى‏دهد، مطلوب ائمه از جوانان تفقه در دین بوده امام‏باقر(ع) فرمود: لو اتیت بشاب من شباب الشیعه لایتنفقه فى الدین لادبته.(47) اگر جوانى از جوانان شیعه را نزدم بیاورندکه آموزش دینى ندارد تحقیقاً تأدیبش مى‏کنم. سخن این نیست که مداحى نباشد سخن اینست مانند گذشته هر کسى کار خودش را که خطیب براى مردم‏قرآن، حدیث، فقه بگوید مداح هم مرثیه سرائى که در این صورت که شور و شعور توأم شده نقش آفرینى مى‏کند ومهم‏تر از اینها مسئله رهبرى اندیشه جوانان است که باید قطعاً به دست عالمان دین شناس تحصیلکرده حوزه‏هاى‏علمیه باشد.

3- برخورد کاسبکارانه‏
دیگر آسیب عزاداریها برخورد کاسبکارانه با این مقوله است که از مصادیق بارز استئکال به اهل بیت(ع) است.که در روایات مورد نکوهش قرار گرفته است و هر چه هم تورم بالا مى‏رود با قیمتهاى نجومى بالا مى‏برند قیمت را! امام صادق(ع) فرمود: من اراد الحدیث لمنفعه الدنیا لم یکن له فى الاخره نصیب و من اراد به الاخره اعطاه الله‏خیر الدنیا و الاخره.(48)آن کس که حدیث را براى منفعت دنیا بخواهد در آخرت بهره‏اى ندارد و آنکس که حدیث را براى خدا و آخرت‏بخواهد خداوند خیر دنیا و آخرت را به او عطا خواهد کرد. حضرت امام(ع) فرمود: از راه ما _ حدیث ما، محبت ما ومانند آن _ ارتزاق نکن.(49) یا اباالنعمان لا تستأکل بنا الناس فلا یزیدک الله بذلک الافقراً. از راه ما ارتزاق نکن که خداوند بر فقرت خواهدافزود.(50) این مربوط به آنان است که برخورد کاسبکارانه با معارف، مدایح، مراثى اهل بیت(ع) دارند و همانند کالا با آن‏برخورد مى‏کنند. حساب آنان که تنها براى خدا در عرصه نشر معارف و گسترش فضایل و مناقب اهل بیت تلاش‏مى‏کنند و مردم از سر عشق به خاندان عصمت و طهارت به آنها هدیه مى‏دهند طبق تصریح روایات معصومین از اینان‏جداست و اینان مورد نکوهش نیستند.

ج. راهکارها
براى مقابله با این آسیب‌ها توجه به چند نکته ضرورى است و به دنبال آن طرح خود را در این زمینه تقدیم مى‏کنم.
1. آنکه پیوسته در بیان و نقد این آسیب‌ها توجه داشته باشیم که اصل عزادارى آسیب نبیند. نباید بگونه‏اى‏انتقاد کرد که برپا کننده مجلس مداح، خطیب و مانند آن به کلى دلسرد شوند.

2. باید در رابطه با این آسیب‌ها همان شیوه‏اى را که در فقه آمده آرام و به تدریج مقابله صورت گیرد بسیارى ازاین نابسامانی‌ها با نصیحت موعظه و منطق قابل حل است نباید به گونه‏اى برخورد شود که موجب لجبازى بیشتر گردد.
3. باید این آسیب‌ها آنقدر از سوى بزرگان مطرح شود که ناهنجارى و ضد ارزش بودن اینها به صورت یک‏گفتمان و فرهنگ در آید این هم نیاز به شجاعت دارد هم آبرو دادن براى دین نباید از جوسازیها هراسید و باید به‏تکلیف عمل کرد.
در دیدارى که هفته قبل با برخى از مراجع عظام تقلید داشتم نکات آموزنده‏اى از برخورد صریح بزرگان با غلو شنیدم که عبرت‏آموز است: آیت‌الله العظمى صافى فرمودند: ذاکرى نزد آیت‌الله العظمى بروجردى خواند:

هذه فاطمه بنت الاسد
اقبلت تحمل لاهوت الابد
یعنی: این فاطمه بنت اسد است که خداى ابدى را با خود حمل مى‏کند. آن مرحوم برخورد کرد و دیگر اجازه ادامه مداحى را باو نداد و وقتى یکى از بزرگان در این رابطه وساطت کردآقاى بروجردى فرمود ما نباید از کنار غلو سطحى بگذریم بعد آن مرحوم فرمود شنیدم مداحى مى‏خواند:
تو باین جمال و خوبى چه به طور جلوه آئى‏
ارنى بگو به آن کس که بگفت لن ترانى

این غلو است چرا این گونه اشعار در مداحی‌ها خوانده مى‏شود. از شاگردان امام شنیدم امام در مجالس روضه خوانى بر درست خواندن مقتل و رعایت موازین بسیار مصربودند.

علماء دین پاسدار مکتبند نباید بگذارند از هیچ ناحیه‏اى مکتب آسیب ببیند، بزرگانى که سر سلسله جنبان دین‏در بلددند بر این مطلب حساس باشند اگر دیدند خطیبى غلو مى‏گوید، مداحى غلو مى‏گویند ملاحظات را کناربگذارند و نهى از منکر کنند، ممکن است برخى جوسازى کرده حتى آبروریزى کنند اما قطعاً خداوند جبران خواهدکرد که ان الله یدافع عن الذین آمنوا... خداوند از مؤمنان دفاع خواهد کرد.

4. باید در عرصه انتقاد هم از افراط و تفریط خوددارى کنیم نمى‏توان هر روایتى که منقبتى بلند از مناقب‏اهل بیت(ع) را گفته است و در حد فهم ما نیست بلافاصله رمى به غلو کنیم. که فرمودند: نزلونا عن الربوبیته و قولوا فیناما شئتم. ما را از خدائى پایین بیاورید آنگاه هر چه در فضلمان خواستید بگویید. یا هر مطلبى که به گوشمان خورد و مادر کتابها آن را ندیده بودیم آنرا رمى به کذب کنیم که این عکس مطلوب را نتیجه مى‏دهد و یا در جانب تفریط ازجوسازیها بهراسیم در مقابل غلو صریح موضع نگیریم در مقابل دروغ صریح موضع نگیریم که مبادا ما را رمى به ضدولایت کنند که ما باید مصداق الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احداً الا الله. آنان که رسالت الهى خودرا انجام داده و تنها از او خشیت_ خوف همراه با تعظیم _ داشته و جز از خدا از کسى دیگر خشیت ندارند، باشیم.

5. دراین رابطه طرحى در سال‏1368 خدمت مقام معظم رهبرى ارسال کرده‏ام که خلاصه آن این است که بایدجریان مداحى در کشور سامان یابد این سامان باید از سوى خود مداحها باشد نه دولتى که قطعاً نتیجه نمى‏دهد به این‏ترتیب که مداحان هر استان مثلاً از هر پنجاه مداح یک نفر نماینده تعیین کنند، اینها در تهران جمع شوند مثلاً تعداد حدود پنجاه مداحى که منتخب مداحان کشورند مجمع عمومى باشند از بین خود 7 یا 9 نفر را به عنوان مجمع مرکزى‏مداحان برگزینند این مجمع عهده دار ساماندهى امر مداحى در امورذیل گردد:

1. از علما مجتهد تاریخ در حوزه بخواهند در ابواب مقتل همه معصومین درست از نادرست مشخص کنند، به‏این ترتیب که از کل مداحها بخواهند که آنچه مثلاً در رابطه با حضرت اباالفضل(ع) مى‏خوانند ارسال کنند و اینها درجمع عالمان مجتهد تاریخ در حوزه ارزیابى گردد آنچه دروغ صریح است اعلام شود وآن‏چه پرورش روضه است و یاقطع به کذب آن نیست اعلام شود به این ترتیب به تدریج چه بسا به تهیه مقتل عصرى مى‏رسیم.

2. آموزش مداحى در کشور سامان دهند و این عرصه مقدس را از ابتذال موسیقى لهوى حفظ کنند.
3. تخلفات حرفه‏اى را معرفى کرده و خود شیوه برخورد را تبیین کنند.
4. در مناسبتهاى ویژه هم شعر و هم سبک جدید مناسب را به مداحها عرضه کنند.
5. مداحان شایسته را تشویق و به رسانه‏ها اعلام کنند و به مداحان خاطى ابتدا تذکر کتبى دهند و در ادامه‏برخورد قانونى کنند. _ برخورد قانونى که خود مجمع مرکزى مداحان مشخص مى‏کند _ و برخى وظائف دیگر.

جهت ساماندهى این تشکیلات براى دوره اول این انتخاب نماینده‏اى از سوى مقام معظم رهبرى مدظلّه‏نظارت کنند تا افراد صالح گزینش شوند براى ادوار بعدى خود همین مجمع آیین نامه نوشته و جهت سلامت جریان‏نماینده مقام معظم رهبرى فیلتر نهایى باشد.
این پیش نویس آن‏چیزى است که در رابطه با مداحى به نظر مى‏رسد. روشن است که نظرات عزیزان مى‏توانداین پیش نویس را کامل و قابل عرضه کند.
والسلام علیکم و رحمه الله برکاته‏ ـ سید احمد خاتمى ـ 16/6/84 ـ 2 شعبان المعظم 1326

 

-------------------------
1. شورا، آیه 23.
2. حج/32.
3. نساء/48
4. سنن ابن ماجه، ج‏481/ 1.
5. مقتل خوارزمى، ج‏1، ص‏88.
6. مجمع الزوائد هیثمى، ج‏9، ص‏189.
7. مقتل خوارزمى، ج‏1، ص‏159.
8. مقتل خوارزمى، ج‏2، ص‏167.
9. در این زمینه ر.ک: سیرتنا و سنتنا سیره نبینا از مرحوم علامه امینى و کتاب اقناع اللائم از مرحوم سید محسن امین.
10. کامل الزیارات، ص‏174.
11. قیام عاشورا در کلام و بیان امام خمینى..
12. همان.
13. همان.
14. روزنامه جمهورى اسلامى 5/3/83.
15. کشف الاسرار، ص‏173.
16. کشف الاسرار، ص‏141.
17. سوره شورى، 23.
18. سوره سبأ، 47.
19. سوره فرقان، 57.
20. اهل البیت فى الکتاب و السنه.
21. نهج البلاغه، خطبه 97.
22. اهل البیت فى الکتاب و السنه، ص‏101 به نقل از کشف الغمه، ج‏2، ص‏35. امالى طوسى، 482، کفایه الاثر، ص‏111.
23. مجله هیأت ماهنامه تخصصى هیأت رزمندگان اسلام شماره 9، ص‏5 و ص‏6.
24. الغدیر، ج‏2، ص‏295.
25. الغدیر، ج‏2، ص‏307، الانمانى، ج‏17، ص‏43.
26. سوره نساء، آیه 171.
27. سوره مائده، آیه 77.
28. مسند احمد بن حنبل.
29. بحارالانوار، ج‏25، ص‏284.
30. بحارالانوار، ج‏18، ص‏552 مستدرک الوسائل، ج‏18، ص‏17.
31. بحارالانوار، ج‏25، ص‏266.
32. اهل البیت فى الکتاب و السنه.
33. مجموعه آثار، ج‏17، ص‏613.
34. سوره منافقون، آیه 8.
35. ارشاد مفید 260. 259. تاریخ طبرى، ج‏4، ص‏318 و ص‏319.
36. عوائد الایام، ص‏700.
37. رسائل شیخ انصارى.
38. کفایه الاصول، ج‏2، ص‏70.
39. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید.
40. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ج‏4، ص‏111 و ص‏112.
41. وسائل الشیعه، ج‏4، باب 24 ابواب قراءه القرآن، ص‏858، ح‏1.
42. مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید.
43. کامل الزیارات، باب 108، ح‏1، با تصحیح علامه امینى.
44. منیه المرید، ص‏106.
45. همان.
46. همان.
47. المحاسن، ج‏1، ص‏357. میزان الحکمه، ج‏4، ص‏1401_ کلمه شباب _.
48. اصول کافى، ج‏1، ص‏46.
49. اصول کافى، ج‏2، ص‏338.
50. امالى شیخ مفید، ص‏182.